آخرین مناظره تلویزیونی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران

مناطره تلویزیونی هشت کاندیدای ریاست جمهوری ایران را کامل نگاه کردم. در ابتدا یادآوری کنم همه این هشت نفر از فیلتر رهبر یا همون شورای نگهبان گذشته اند! و ساده انگاریست اگر فکر کنیم هیچیک از این آقایون توانائی مخالفت وایستادگی در مقابل رای و نظر رهبر جمهوری اسلامی ایران را دارند. 1.محمد غرضی: بازاریِ بیسواد، هوچی و آشکارا اعلام کرد به سیاست خارجه اعتقادی ندارم! در جائی گفت: من تحریمها را مشگل نمیبینم و در جای دیگراظهار کرد: جنگ ایران و عراق به منطقه کمک کرد با جنگ آشنا شوند؛ ما میبینیم که بعد از جنگ کشورهای منطقه باز شدند، لبنان باز شد، افغانستان باز شد، عراق باز شد و سوریه هم دارد باز میشود!![؟]. 2.محسن رضائی: بیشتر سعی میکرد مثل برادر بزرگه کاندیداها رفتار کنه، وانمود میکرد هدفش دلسوزی برای مردم است و یه خط در میان به آقایان قالیباف،ولایتی و حدادعادل یادآوری میکرد شما با هم در ائتلاف هستید ولی ظاهرا اختلافات اساسی دارید. 3.سعید جلیلی:گاه بر طبل اسلام ناب محمدی میکوبید و گاه از اقتدارش در مذاکرات هسته ای سخن میگفت. ودر انتها هم در لفافه یادآور شد که دُردانه مورد اعتماد آآقاست. 4.محمدباقر قالیباف: بیشتر سعی میکرد این شهرت چماق کشی و چوب بدستی اش را کم رنگتر کنه و کاملا واضح بود که رای نظامیان و خانواده های آنها را هدف قرار داده بود. 5.غلامعلی حدادعادل: دیگه همه میدانند که ایشان بیشتر روی مناسبات خود با رهبر حساب میکند تا رای مردم و مرتب سعی میکرد با گردن کج و مظلومیت فرمانبرداربودن خویش را اثبات کند و در چند مورد از عین عبارات آقای خامنه ای استفاده کرد. 6.علی اکبر ولایتی: به نظر میرسید هنوز در دوران خوش 16 سال وزارت امورخارجه اش، زندگی میکند و در جائی عنوان کرد وقتی میخواستند بنده را در وزارت امور خارجه کنار بگذارند حضرت امام نامه نوشتند و گفتند ایشان(ولایتی) باید باشد! 7.محمدرضا عارف: نامزدی که به نظر میرسد هم از علم و هم از تجربه کافی بهره مند است ولی بیش ازاندازه از اصلاح طلبان علی الخصوص آقای خاتمی(محمد) خرج معرفی خودش میکرد. 8.حسن روحانی: به نطر بنده تنها نامزدیست که از شایستگی و خرد فردی بهره مند است. حداقل توانست با برنامه و تدبیر سخن بگوید!(البته همگان میدانیم میان سخنوری و عمل مدبرانه راه بسیار است). در جائی آقای قالیباف او را متهم کرد که در جریان برگذاری سالگرد حوادث کوی دانشگاه ایشان(روحانی) با دادن مجوز تظاهرات به دانشجویان مخالفت کرده در حالیکه قالیباف اصرار به دادن مجوز داشته است؛ که البته آقای روحانی به زیبائی پاسخ ایشان را بدین صورت داد که: شما میگفتید مجوز بدهید ما هم برنامه داریم،گازانبری میریزیم و آنها را تمام میکنیم ولی بنده اعتقاد داشتم این کار درستی نیست مجوز بدهیم بعد گازانبری حمله کنیم دستگیر کنیم و پرونده درست کنیم برای مردم! به عقیده بنده مردم ایران در حال حاضرعلاقه و رغبت چندانی به رای دادن ندارند چون دیگر به سلامت انتخابات اعتقادی ندارند، ولی به احتمال زیاد سیر انتخابات به گونه ای خواهد شد که دگرباره مردم خود را در شرایط انتخابات سوم خرداد 1376(دور اول ریاست جمهوری آقای خاتمی) احساس کنند و برای گفتن نه به اصول گرایان و نامزدهائی که نظرشان به نظر رهبر نزدیکتر است دگرباره پای صندوقهای رای رفته و به نفع آقایان روحانی یا عارف رای بدهند. ولی سئوال اساسی اینجاست که آیا اعتمادی به شمارش آرا هست!؟. اگر هست احتمالا وجود دو نامزد از چپ اصلاح طلب باعث خواهد شد که هیچیک به اکثریت مطلق در دور اول نرسند و از تجربه انتخابات گذشته میدانیم که اگر انتخابات به دور دوم بکشد حدود شش میلیون رای سنتیِ اصولگرایان میتواند کفه ترازو را به نفع راست اصولگرا تغییر دهد.
