«تاول»؛ (ترانه ای برای اول ماه مه)
ببوس تاول دست کارگرهارو
ببوس شعله هر نگاه بیدارو
برقص جشن این اعتصاب خاموش رو
بگیر دستای تا همیشه بیکارو
برقص تا ته انجماد ماشینها
بسوز از غم این شبای بی فردا
بتاب ماهو رو سفره های بی نعمت
ببار رو تب خاک زارع تنها
فکر زانوهای بیکاری باش، توی آغوش یه مرد خسته
فکر پینه های دست اون زن، که یه کوه کاهی راشو بسته
فکر ما باش و خودت،فکر همه، همه مون حبسی این زندانیم
فکر پرچمی به رنگ آتش که روی اون نوشته؛ ما انسانیم
نترس از شب انفرادی و باطوم
نترس از تب این عبور نامعلوم
بجوش مثل خون تو رگای آزادی
نترس از غضب، از حکومتِ محکوم
بساز با من این گل سرودِ فریادرو
ببند دستای غرق خون جلادرو
برقص تا خود فصل بی شب و شلاق
برقص جشن این برده های آزادرو
[برگرفته از صفحه فیس بوک آقای گلرویی؛ از مجموعه ترانه «رانندگی در مستی»؛ زخمه سال 2010م]
ببوس تاول دست کارگرهارو
ببوس شعله هر نگاه بیدارو
برقص جشن این اعتصاب خاموش رو
بگیر دستای تا همیشه بیکارو
برقص تا ته انجماد ماشینها
بسوز از غم این شبای بی فردا
بتاب ماهو رو سفره های بی نعمت
ببار رو تب خاک زارع تنها
فکر زانوهای بیکاری باش، توی آغوش یه مرد خسته
فکر پینه های دست اون زن، که یه کوه کاهی راشو بسته
فکر ما باش و خودت،فکر همه، همه مون حبسی این زندانیم
فکر پرچمی به رنگ آتش که روی اون نوشته؛ ما انسانیم
نترس از شب انفرادی و باطوم
نترس از تب این عبور نامعلوم
بجوش مثل خون تو رگای آزادی
نترس از غضب، از حکومتِ محکوم
بساز با من این گل سرودِ فریادرو
ببند دستای غرق خون جلادرو
برقص تا خود فصل بی شب و شلاق
برقص جشن این برده های آزادرو
[برگرفته از صفحه فیس بوک آقای گلرویی؛ از مجموعه ترانه «رانندگی در مستی»؛ زخمه سال 2010م]