من از آن جهت جايگاه مصدق در تاريخ معاصر ايران را بىهمتا میدانم كه در دوران زمامدارى او ايرانيان داراى حداكثر حقوق شهروندى بودند. در آن دوران، علاوه بر آزاديهاى فردى و اجتماعى، همه نيروهاى سياسى كشور آزادى فعاليت داشتند و آزادى مطبوعات در حداكثر مرزهاى ممكن وجود داشت. و همه اينها در زمانى بود كه ايران زير سنگينترين فشارهاى بينالمللى قرار داشت و قادر به فروش حتى يك بشكه نفت نيز نبود. در آن دوران، تعداد كشورهاى دموكرات در جهان بسيار اندك بود، اما ايرانيان، در منطقه اى نه چندان آماده براى دموكراسى -خاورميانه، داراى حكومتى دموكراتيك بودند.
از هر طيف سياسى كه باشيم و هر انتقادى هم كه به مصدق داشته باشيم، نمیتوانيم اين دوران درخشان دموكراسى در ايران را تحسين نكنيم. دوران مصدق، دوران تجربه دموكراتيك ملت ايران است و ثابت ميكند كه ايرانيان ميتوانند، مانند مردمان همه كشورهاى پيشرفته، در يك دموكراسى زندگى كنند. دوران مصدق، دوران به ثمر رسيدن همه خواسته هاى انقلاب مشروطه -اين بزرگترين و شكوهمندترين قيام ملى ايرانيان- بود. مصدق يك ملى گرا بود و به يگانگى ملت ايران باور داشت و دركى عميق از «منافع ملى» داشت. بدون باور به «ملت» و مفهوم عميق مدنى آن و بدون باور و درك عميق از «منافع ملى» برقرارى يك ساختار دموكراتيك امكانپذير نيست.
در ديدگاه من، بزرگداشت ياد مصدق نه بت پرستى و قهرمان پرورى، كه بزرگداشت دموكراسى -اين بزرگترين نياز امروز و فرداى ايران- است.
از هر طيف سياسى كه باشيم و هر انتقادى هم كه به مصدق داشته باشيم، نمیتوانيم اين دوران درخشان دموكراسى در ايران را تحسين نكنيم. دوران مصدق، دوران تجربه دموكراتيك ملت ايران است و ثابت ميكند كه ايرانيان ميتوانند، مانند مردمان همه كشورهاى پيشرفته، در يك دموكراسى زندگى كنند. دوران مصدق، دوران به ثمر رسيدن همه خواسته هاى انقلاب مشروطه -اين بزرگترين و شكوهمندترين قيام ملى ايرانيان- بود. مصدق يك ملى گرا بود و به يگانگى ملت ايران باور داشت و دركى عميق از «منافع ملى» داشت. بدون باور به «ملت» و مفهوم عميق مدنى آن و بدون باور و درك عميق از «منافع ملى» برقرارى يك ساختار دموكراتيك امكانپذير نيست.
در ديدگاه من، بزرگداشت ياد مصدق نه بت پرستى و قهرمان پرورى، كه بزرگداشت دموكراسى -اين بزرگترين نياز امروز و فرداى ايران- است.