اوکراین پس از روسیه پهناورترین کشور اروپاست؛ با ذخایری عظیم و ارزشمند از انواع فلزات معدنی. برای مثال درزمانیکه اوکراین هنوز بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بود، بیش از نیمی از آهن و فولاد مورد نیاز شوروی از معادن اوکراین تامین میشد!. یا حدود چهل درصد از کل سنگ منگنز دنیا درزمان شوروی[سابق] از معادن اوکراین استخراج گردیده به اقصی نقاط جهان صادر میشد!.
به فهرست بالا باید منابع و ذخایر عظیم معدنی ذغال سنگ، جیوه، تیتانیوم و نیکل راهم افزود.
اوکراین از لحاظ معادن و منابع زیرزمینی چه در تنوع و چه در حجم این ذخایر؛ یکی از مهمترین، غنی ترین و کم نظیرترین کشورهای دنیاست.
برخلاف بیشتر کشورهای معدنی دنیا که کشاورزی خوبی ندارند؛ اوکراین صاحب نوع بسیار مرغوب و حاصلخیزی از خاک هم هست. این خاک که به نام «خاک سیاه» مشهور است از حاصلخیزترین انواع خاک در دنیاست که در قسمتهائی از روسیه و کانادا نیز یافت میشود. اوکراین مالک و صاحب یک چهارم از خاک سیاه موجود برروی کره زمین است!. این خاک استثنائی و مرغوب یکی از مهمترین و ارزشمندترین سرمایه های ملی اوکراین به شمار می آید. کشاورزی در اینگونه خاک عموما بدون نیاز به کود انجام میگیرد.کشاورزان بومی اوکراین میگویند: سربازان نازی درجنگ جهانی دوم این خاک را باخود به آلمان میبرده اند!.
موقعیت ژئوپلوتیک اوکراین هم بی نظیر است. علاوه برهمه این امتیازات باالقوه؛ اوکراین گلوگاه انتقال انرژی به اروپا نیز هست.
روسیه تامین کننده گاز مورد نیاز اروپاست و تمام خطوط و لوله های انتقال این گاز به جز یک خط لوله، همه از خاک اوکراین عبور میکنند. این بدان معناست که خرید و واردات گازِ بیست و پنج کشور اروپائی و طبعا صادرات عظیم گازی روسیه به این بیست و پنج کشور همه وابسته به هماهنگی با اوکراین است.
درتاریخ اول ژانویه سال 2006 میلادی؛ روسیه صادرات گازی خود از طریق خطوط لوله اوکراین را بواسطه اختلافات سیاسی و عمدتا برسر حق ترانزیت، بست. گرچه پس از چهار روز دوکشور مجددا به تفاهم رسیدند[اوکراین از سر اجبار تن به امضای تفاهمنامه داد] ولی اصل اختلاف برجای ماند.
شاید مطرح شدن یک پرسش در جامعه آنروز اوکراین که: «چرا ما با اینهمه معادن و خاک و ثروت و موقعیت هنوز اینچنین فقیریم!؟» به سان آتش، زیرِ خاکستر، روشن ماند تا امسال در غالب ناسیونالیسم و ملی خواهی و ملی گرائی از زیر پوست جامعه فَوَران نموده دوباره شعله ور شد.
و سرانجام در تاریخ بیست و هفتم اسفندماه سال یکهزاروسیصدونودوسه روسیه با فرمان «ولادمیر پوتین» شبه جزیره ی سوق الجیشی «کریمه» را از قلمرو اوکراین جدا و به خاک خود ضمیمه نمود.
اوکراین هم به مانند ایران که نفت باعث استعمارش شد؛ بواسطه ثروت نهفته اش اسیر حرص و طمع قدرتهای جهانی باالاخص روسیه که دایه دار قیمومیتش میباشد، بوده و هست و متاسفانه خواهد بود.
«بابک رفیعی، لندن»
به فهرست بالا باید منابع و ذخایر عظیم معدنی ذغال سنگ، جیوه، تیتانیوم و نیکل راهم افزود.
اوکراین از لحاظ معادن و منابع زیرزمینی چه در تنوع و چه در حجم این ذخایر؛ یکی از مهمترین، غنی ترین و کم نظیرترین کشورهای دنیاست.
برخلاف بیشتر کشورهای معدنی دنیا که کشاورزی خوبی ندارند؛ اوکراین صاحب نوع بسیار مرغوب و حاصلخیزی از خاک هم هست. این خاک که به نام «خاک سیاه» مشهور است از حاصلخیزترین انواع خاک در دنیاست که در قسمتهائی از روسیه و کانادا نیز یافت میشود. اوکراین مالک و صاحب یک چهارم از خاک سیاه موجود برروی کره زمین است!. این خاک استثنائی و مرغوب یکی از مهمترین و ارزشمندترین سرمایه های ملی اوکراین به شمار می آید. کشاورزی در اینگونه خاک عموما بدون نیاز به کود انجام میگیرد.کشاورزان بومی اوکراین میگویند: سربازان نازی درجنگ جهانی دوم این خاک را باخود به آلمان میبرده اند!.
موقعیت ژئوپلوتیک اوکراین هم بی نظیر است. علاوه برهمه این امتیازات باالقوه؛ اوکراین گلوگاه انتقال انرژی به اروپا نیز هست.
روسیه تامین کننده گاز مورد نیاز اروپاست و تمام خطوط و لوله های انتقال این گاز به جز یک خط لوله، همه از خاک اوکراین عبور میکنند. این بدان معناست که خرید و واردات گازِ بیست و پنج کشور اروپائی و طبعا صادرات عظیم گازی روسیه به این بیست و پنج کشور همه وابسته به هماهنگی با اوکراین است.
درتاریخ اول ژانویه سال 2006 میلادی؛ روسیه صادرات گازی خود از طریق خطوط لوله اوکراین را بواسطه اختلافات سیاسی و عمدتا برسر حق ترانزیت، بست. گرچه پس از چهار روز دوکشور مجددا به تفاهم رسیدند[اوکراین از سر اجبار تن به امضای تفاهمنامه داد] ولی اصل اختلاف برجای ماند.
شاید مطرح شدن یک پرسش در جامعه آنروز اوکراین که: «چرا ما با اینهمه معادن و خاک و ثروت و موقعیت هنوز اینچنین فقیریم!؟» به سان آتش، زیرِ خاکستر، روشن ماند تا امسال در غالب ناسیونالیسم و ملی خواهی و ملی گرائی از زیر پوست جامعه فَوَران نموده دوباره شعله ور شد.
و سرانجام در تاریخ بیست و هفتم اسفندماه سال یکهزاروسیصدونودوسه روسیه با فرمان «ولادمیر پوتین» شبه جزیره ی سوق الجیشی «کریمه» را از قلمرو اوکراین جدا و به خاک خود ضمیمه نمود.
اوکراین هم به مانند ایران که نفت باعث استعمارش شد؛ بواسطه ثروت نهفته اش اسیر حرص و طمع قدرتهای جهانی باالاخص روسیه که دایه دار قیمومیتش میباشد، بوده و هست و متاسفانه خواهد بود.
«بابک رفیعی، لندن»