Translate

سه‌شنبه، دی ۲۱، ۱۳۹۵

آغازِ پایان

عده ای را باور براینست که حیات برروی زمین بارها تکرار شده است و هربار در پایان داستان چرخه حیات همه چیز به گونه ای نیست و نابود گردیده که عملا هیچ شاهد و مدرک مستندی ازآن دوره حیات باقی نمانده است تا موجودات دوره بعدی حیات، از وجود آن مطلع و مستحضر شوند و اینچنین دوره پس از دوره چرخه حیات تکرار شده است.
چیزی که برهمگان مسجل است اینکه حدودا ۴/۵ میلیارد سال از عمر زمین و حدودا ۲۰۰ هزار سال از عمر گونه خرمند انسان میگذرد. به عبارتی آنقدر زمان آنجا موجود است که اگر نه دهها هزار بار که حداقل هزاران بار حیات میتوانسته از  ظهور اولین سلول و هسته زنده تا تکامل آن به مانند یک انسان و یا یک موجود زنده امروزی فرم و شکل بگیرد. داستان زیر براساس این تخیل ساده و نه یک اصل بلاشک علمی نوشته شده است.
روزی خداوندگار عالم از دست جور و جفای انسان ابتدائن بر نوع خود و سپس بر دیگر موجودات زنده به ستوه آمد و مقدر کرد تا به تمام موجودات زنده قدرت تفکر دهد و آنها را بر علیه انسان متحد نموده و بر نوع انسان بشوراند.
شورای مرکزی شورش که اکنون آنرا هسته اولیه انقلاب نامیده بودند به نماینگی ریش سپیدان گونه های مختلف حیوانات تشکیل شد. شورا ابتدا به رای اکثریت خود یک کمیته برای مدیریت انقلاب برگزیدند و کمیته ازمیان خود شیری پیر و ریش سپید را به عنوان رهبر جهان آینده حیوانات برگزیدند. شیر، ریش سپید ببرها را به ریاست جمهوری منصوب کرد حال باید کابینه ی موقت تشکیل میدادند پس، پیر فیلها را به مقام قاضی القضات کل، مار به عنوان خزانه دار و گرگ را به فرماندهی ارتش حیوانات برگزید، کفتار مسئول تشکیل سازمان امنیت ملی و روباه مسئول تشکیل سازمان ضد جاسوسی حیوانات شد، خرس وزیر موقت کشور آینده حیوانات و شتر وزیر امور خارجه، گاو وزیر کار و امور اجتماعی، طوطی وزیر آموزش و پرورش و الاغ رئیس اتحادیه کارگران شد و بدین ترتیب هریک از ریش سپیدان گونه های مختلف جانوری مسئولیت منصبی را در کابینه به عهده گرفت.
کابینه سه شبانه روز برنامه ریزی کرد و در طلیعه صبح روز چهارم جامعه جهانی حیوانات با شعار «نه به اشرف مخلوقات» اعتراضات و اعتصابات خویش را آغاز نمودند، گوسفندان دوش به دوش هم در مقابل انتقال دیگری به مسلخ ایستادگی نمودند، ماده های آنها در مقابل دوشیده شدن و به همین ترتیب جمعیت گاوهای ماده شیرده دربرابر دوشیده شدن مقاومت کردند و نرهای آنها نیز اجازه نداند هیچیک از آنها را به سلاخ خانه ببرند، مرغها و خروسها هم به انقلاب پیوستند به گونه ای که در پایان روز تمام کشورهای انسانی جهان با اعلام وضعیت قرمز و بحران، جهت تهیه گوشت، لبنیات و تخم مرغ به مشکلات اساسی برخوردند. کوسه که از طرف گرگ به فرماندهی نیروی دریائی منصوب شده بود با تشکیل گروههای عظیم از ماهیها و جانوران آبزی گوناگون یک به یک تورهای کشتیهای بزرگ ماهیگیری را به زیر کشیده در سایه اتحاد گسترده خود از هم میگسستند و حال فوج دوم نیروی دریائی جانوران، متشکل از نهنگهای قول پیکر کشتیهای انسانها را با تهدید مجبور به ترک دریاها و پهلو گرفتن بر ساحل کشورهای خود مینمودند. بحران جهانی تامین گوشت اکنون وارد فاز بعدی خود شده منابع تامین و تهیه گوشت سفید نیز تبدیل به بحرانی فراگیر شده بود.
با فرا رسیدن شب تمامی حیوانات به اصطلاح غیراهلی زمین از پناهگاههای خود اعم از جنگلها و کوهها و صحراها و حتی کویرها خارج شده دهات و شهرها را یکی پس از دیگری به محاصره خود درآوردند. قرار بر انقلابی مبتنی بر وحدت کلمه بود بنابراین هیچ حیوانی به انسان حمله نمیکرد اما با حضور انبوه خود در کوی و برزن و حتی پشت بامها، با انواع فریادها و غرشها و زوزه های مخصوص خود، خواب را از چشمان انسانها ربوده، وحشت را بر جامعه ی آنها مستولی نمودند. هیچیک از ارتشهای معظم جهان پیشبینی همچون انقلابی را نکرده و طرح مشخص و کارسازی برای مهار و کنترل اوضاع نمیتوانستند برنامه ریزی کنند. این یک جنگ در دوجبهه و محور مجزای مرزی نبود که یک انقلاب خانگی و کوچه به کوچه، خیابان به خیابان، ده به ده و شهر به شهر بود که هیچ سربازی حتی اجازه شلیک هم نمیتوانست داشته باشد و به واقع نوع انسان خواب و خوراک و تامین امنیت خویش را دراین قمار شوخی گونه از کف داده بود. جنگ زمانی کاملا مغلوبه شد که ریش سپیدان نباتات که آنها نیز از جور و ستم اشرف مخلوقات به ستوه آمده بودند تیر خلاص را برپیکر جامعه انسانی فرود آوردند و به نزد شیر رهبر پیام فرستادند که نسل سبز ما همه آماده اند که جان خویش در راه اهداف و آمال این نهضت انقلابی فدا کنند پس تمام فردا را چشم بر نور خورشید فرو خواهند بست باشد که تا قبل از غروب آفتاب همه پژمرده شده، جز زردی و پوسیدگی خویش چیزی برای نوع انسان باقی نگذارند.
کار اشرف مخلوقات دیگر تمام شده بود، در اوج بلوغ و تکامل خود از جائی که هرگز فکرش را هم نمیکرد از هم فروپاشید و بدین ترتیب انسان به پایان این دوره از حیات خود رسید.
 قطعا حیوانات که با عصیان وحدت کلمه در عرض ۴۸ ساعت، زمین را از دست به اصطلاح اشرف مخلوقات پس گرفته بودند اثری از آن حیات پراز نخوت و خودخواهی و جاهلیت باقی نمیگذاشتند تا شاید نسل دوره ی بعدی حیات آنها شایسته تر به عمل آیند و مجبور نباشند از ننگ زندگی پراز تباهی اسلاف خود دائم در عذاب و رنج و شرمساری باشند.

باقی بقایتان
*بابک رفیعی، لندن 10/01/2017