Translate

جمعه، فروردین ۲۲، ۱۳۹۹

کووید-۱۹ و پیامدهای جهانی آن

اوضاع و احوالات دنیا به گونه ای شده که تو گوئی نیمی از جهان تحت حکومت نظامی به سر میبرند. آیا جهان تا به کی  میتواند در قرنطینه ای اینچنین دوام بیاورد؟ برای چه مدتی آیا جوامع معظم که شریان اصلی اقتصاد دنیا را در دست دارند یا ستون فقرات دنیای سرمایه داری هستندو به طبع آن زعامت داران نظم و نظام نوین جهانی هستند و البته اساسا بخش عمده درآمد دولت هایشان از طریق پرداخت مالیت شهروندان تامین میشوند قادرند نه تنها مالیت دریافت نکنند که حتی خسارت و غرامت متضررین را نیز متقبل شوند. از آنسو چرخ صنعت و تولید نیز کند و آهسته و شاید حتی متوقف شود. و این خود به بیکاری و رکود اقتصادی گسترده ای منجر خواهد شد که جهان از بعد از جنگ جهانی دوم تجربه نکرده است *گوترش: دبیرکل سازمان ملل
آیا به مزارع، باغات و دامپرویها اندیشدیده ایم که بدون نیروی کار سالم چگونه مدیریت و اداره خواهند شد؟  و بر اثر آن آیا قحطی بزرگی را در پیش نخواهیم داشت؟ واقعیت اینست که در شرایطی هستیم که با ظهور روش تولید گلخانه ای گیاه و ارتباط تنگاتنگ انسان با چرخه تولید از کشت تا برداشت آیا ادامه تولید محصولات غذائی با کارگران آلوده به ویروس کرونا فقط چرخه و سیکل بیماری را بازنشر نخواهد داد و توقف تولید و پروش مواد غذائی منجر به قحطی نخواهد شد؟



اینها سوالاتی ست که ذهن بشر امروز را به خود جلب کرده   اما به عقیده نگارنده؛ بشراز طوفان و سیل بزرگ *(1
(The Great Flood 
،نجات یافته، بر طاعون و حصبه و وبا چیره شده است جنگهای بزرگ و خونین همچون دو جنگ جهانی نتوانسته است خللی در راه رشد، ترقی و تکاملش ایجاد نماید پس لاجرم براین هم حتما فائق خواهد آمد






اما از سیستمهای خردمند و هوشمند امنیتی کشورها به خصوص در غرب توقع و انتظار میرفت برنامه ای مدون و مدرن و متناسب با این شرایط میداشتند که اینگونه ملت-دولت هایشان غافلگیر نمیشدند. اگر این آغاز جنگ سوم جهانی در فرم یک جنگ بیولوژیک بود تکلیف چه میتوانست باشد به غیر از تسلیم بلاشرط اقتصادهایمان  و در نتیجه تسلیم دنیا به یک سلاح بیولوژیک و کشور متهاجم میتوانست باشد؟
ریاست جمهوری اسبق امریکا آقای جرج بوش پسر، متوجه این خطر البته نه به عنوان یک حمله بیولوژیکی انسانی که از عواقب طبیعی زندگی بشری شده بود و برنامه ای جهت رویاروئی احتمالی با این خطر داشت*(۲ منبع رادیو فردا  که البته با اتمام دوران ریاست جمهوری ایشان و در زمان آقای باراک اوباما رفته رفته به فراموشی سپرده شد

اما به لحاظ سیاسی-اجتماعی، جهان با یکی از بزرگترین بحرانهای خود در عصر نوین مواجه است. اگر چرخه گسترش ویروس کرونا در جوامع به صورت غیر قابل کنترل تداوم یابد، میتوان حدس زد که رکود اقتصادی، بیکاری و موج فزاینده ناآرامیهای اجتماعی، از بزرگترین چالشهای پیش روی رهبران سیاسی جهان خواهد بود. کشورهای قدرتمند پیشرفته و ثروتمند که اتفاقا انگشت شمارند از پیامد آن احتمالا قوی تر و کشورهای ضعیف و در حال رشد ضعیف تر و شاید حتی فروبپاشند


گرچه در کوتاه مدت احتمال بروز جنگ یا ادامه جنگهای منطقه ای را به طرز چشمگیری پائین خواهد آورد اما به اختلافات  منطقه ای نیز خاتمه نخواهد داد. علارقم استقبال اولیه از طرح عمومی آتش-بس دبیرکل سازمان ملل، وخامت شرایط در برخی مناطق به مانند خاور میانه به گونه ای عمیق و البته شکننده است که بر روی زمین تغییر  محسوسی را در دراز مدت شاهد نخواهیم بود. از آنسو اگر ویروس کرونا در کشورهای به واسطه سیستم بهداشتی ضعیفتر در برخی مناطق ناکارآمد به صورت افسار گسیخته گسترش یابد و بر آن فائق نیایند پس احتمال اینکه مرزهای کشورهای ضعیفتر که باهمه گیری این ویروس میکروسکوپی سیستم حکومتی-اقتصادی از پای درآیند به زیر چکمه ارتشهای کشورهای قویتر خواهند لرزید و اصولا نقشه جغرافیائی جهان آینده ممکن است دچار تغییرات شگرفی بگردد. بسیاری از کشورهای قاره افریقا، امریکای جنوبی و آسیائی به ویژه خاورمیانه که دارای منابع و ثروتهای زیرزمینی هستند در معرض این خطر قرار خواهند داشت


اما یکی از موثرترین کشورهائی که قادرست یا چاره ای جهت مهار این بحران جهانی بیندیشد و یا کمال بهره برداری را از شرایط حال حاضر جهت ارتقا تمدن خود ببرند امریکاست، که البته باید در نظر داشت که این یک شرایط ویژه است که جهان تجربه آن را نداشت و به درستی نمیتوان عکس العمل امریکائیها را پیشبینی کرد. اما به عقیده نگارنده اگر بحران موجود را نتوان به سمت اتحاد جهانی
مدیریت نمود لاجرم کشورها از جمله امریکا فقط به منافع ملی خود اندیشیده، گسستگی و عدم هماهنگی بین المللی باعث تنشها و اختلافات گسترده خواهد شد که دیگر تامین منافع مشترک بین کشور-تمدنها مفهومی نخواهد داشت و تعادل این فرمول شناخته شده جهانی برهم خورده دچار نوعی سیطره و یا شاید حتی استعمار جهانی خواهیم بود. آیا دانشمندان امریکائی قادر خواهند بود با کشف دارو و واکسن جهت مقابله با این ویروس مهلک، دوام و استدام آقای ترامپ در دفتر ریاست جمهوری امریکا را تضمین  کنند؟ قطعا تاریخ جواب بهتری برای آن خواهد داشت، اما به عقیده نگارنده آینده جهان با ترامپ و بدون ترامپ، آینده ای بسیار متفاوت خواهدبود. اجازه بدهید با ذکر یک مثال از این مقال بگذریم؛ وقتی شایع شد آلمانها جهت تولید واکسن برای ویروس کرونا پیشرفتهائی داشته اند، آقای ترامپ پاپیش نهاده و پیشنهاد نمود تا به بهترین قیمت، آینده این واکسن را بخرد به شرط اینکه در انحصار و تنها برای امریکا تولید شود. آیا این به غیر از منجر شدن به اضمحلال بقیه دنیا و سیطره امریکائیها برجهان خواهد شد؟ *(۳ منبع دویچه وله فارسی واکسن-آلمانی-کرونا-برای-همه-جهان-و-نه-تنها-برای-آمریکا

دراین میان بخت و اقبال جهانیان به لطف وجود و حضور اروپائیها به ویژه کشورهای معظم اروپائی به مانند بریتانیای کبیر، آلمان و فرانسه، بلند است که اولا تا امروز پیشرفتها کشورهای اروپائی جهت تولید دارو و واکسن برای مقابله با کرونا اگر نه بیش که همسطح امریکائیها بوده است. و البته ثانیا این ارزش و اعتبار پولهائی به مانند یورو اروپا و پوند انگستان در سطح جهان است که باعث خواهد شد تا امریکائیها قادر نباشند با بهره برداری از شرایط موجود کودتای اقتصادی کنند و شریان اقتصاد جهان را به واسطه قدرت و مقدار دلار تحت کنترل خویش به درآورند وگرنه برتری و سلطه جهانی از اقتضاعات و الزامات دنیای سیاست و طبیعت سیاستمداران دسته اول دنیا است


به صورت جمعبندی میتوان گفت ویروسی کوچک چنان اساس سیستم کاپیتالیسم را مورد تهدید قرار داده است که تو گوئی صدای لرزش پایه های آن را در کوچه پس کوچه های شهر میتوان شنید. آیا این گفته که کمونیسم باید بعداز کاپیتالیسم می آمد تا شاهد موفقیتش میبودیم تعبیر خواهد شد؟ امیدوارم جواب نه باشد که با از بین رفتن حس رقابت انسانها همچون رباطهای کارگر بی حس و روح خواهند شد و جوامع پویائی خود را از دست خواهند داد ولی شاید منجر به سیستمی شود که  (Social Capitalism ۴)*مایلم نام آنرا سرمایه داری اجتماعی  
بگذارم که البته در کوتاه مدت بعید به نظر میرسد اما در دراز مدت به عقیده نگارنده یکی از بهترین سیستمها برای جایگزینی سرمایه داری مطلق است که موجب فاصله طبقاتی شگرف میان آحاد جوامع شده است. اگر سوسیالیسم ما قوی بود کاپیتالیسم مان اینگونه شکننده نمینمود و قادر بودیم بهتر عدالت اجتماعی را برقرار کنیم.اگر سوسیالیسم مان قوی بود کاپیتالیسم مان اینگونه با یک بحران فراگیر جهانی در معرض تهدید و خطر قرار نمیگرفت

باقی بقایتان

10/04/2020 لندن