Translate

جمعه، شهریور ۱۰، ۱۳۹۶

اندیشه خداوند

اندیشه حضور خداوند از کجا سرچشمه گرفت؟
چرا بشر به وجود قدرت مافوق باور آورد؟

با توجه به مستندات تاریخی و مذهبی، بشر اولیه قطعا مواردی را با چشم و گوش و حواس خود تجربه نموده بوده است تا اورا به اندیشه در ماوراءاطبیعه وادار کرده باشد. وگرنه خلق روزگار چگونه باید به وجود خداوند مومن میشدند؟!
به عقیده نگارنده ژن بشر در یک مقطعی از تکامل خود متوجه اندیشه خداوند شده و بالطبع آن، غریضه نوع بشر دچار سازگاری بااین اندیشه گردیده است.

از بعد تاریخی؛ شاید یکی از قدیمی ترین تمدنهای بشری، تمدن سومری بوده باشد که در خاورمیانه و حدودا در حاشیه شمالی خلیج فارس میزیسته اند. کتیبه های بدست آمده از مخروبه های پایتخت این تمدن، از ارزشمندترین کتیبه هائی است که از تاریخ و تمدن بشر باقی مانده است و پنجره نوی بر نوع زندگی اجداد انسان گشود.
اولین خدایان شناسنامه دار دراین تمدن به ثبت رسیده اند و برای نخستین بار دراین کتیبه ها از موجوداتی به نام «آنوناکی»ها ذکری برده شده است که ظاهرا موجوداتی خدای گونه بوده اند که در پرورش و عظمت این تمدن نقشی بارز ایفا کرده اند. خط و کتاب و کتیبه و از پی آن علم، دانش و معماری شگفت انگیز وارد جامعه و فرهنگ آن مردمان شد و انقلابی در تکامل تاریخ و تمدن بشر را باعث گردید. برخی از دانشمندان تا بدانجا پیش رفته اند که «آنوناکی»ها را موجوداتی فرازمینی میدانند که نه تنها علم و دانش را میان انسانها نشر و بسط دادند که حتی ژن انسانها را نیز با دستکاری بهبود بخشیدند که البته به گمان نگارنده اینها تنها تئوریهایست که سند قاطعی برای اثبات آن موجود نیست. *(۱؛ فیلم مستندی به زبان انگلیسی که به یکی ازاین تئوریها میپردازد را از طریق لینک زیر میتوانید مشاهده بفرمائید: ما و فرازمینی ها، آنوناکی ها

بعدترها خداپرستی و دین، آفریده و رسمیت یافت، شاید داستان «موسی نبی» یکی از بهترین مثالها برای چگونگی شکل گیری باور و ایمان یک جامعه به خداوندی که آثار اورا میدیند باشد. خداوند در آتش بوته خار بر موسی جلوه گر شد و از او خواست یهود را از چنگ و اسارت فرعون زمان نجات دهد و دراین راه کارها کرد، دریا را شکافت، از صخره در بیابان آب در آورد و نهایتا آنها را به سرزمین موعود رهنمون شد.

از تجمع مستندات تاریخی و دینی-مذهبی میتوان نتیجه گرفت که اندیشه خداوند از خیال و توهم نشات نگرفته است. اما شاید خداوندی که امروز مومنین میپرستند، آن خدای تک و تنها نباشد که راس هرم مجموعه ای از دستگاه خداوندگاری است.
دستگاهی که استاد اعلم مجموعه آفرینش است. علم دارد و علم میبخشد اما همیشه یکقدم جلوتر از همه ماست، یکقدمی که شاید برای نوع بشر هزاران سال به درازا بکشد.

یکی از ارکان هر دستگاه پویائی، تناوب برای تولید جریان است، به عقیده نگارنده دستگاه هستی نیز بر تناوب اضداد جریان دارد. زندگی انسانی در تلاطم نیک و بد است که مفهوم میابد و جاری میگردد. *(۲؛ هزاران سال پیش «زرتشت» یگانه رهبر معنوی ایران باستان و بعدتر در آئین مزدک این تلاطم اضداد در قالب نبردی دائمی میان نیروهای خوب و بد تعریف شده است که نوع بشر با تاسی به پند معروف زرتشت «پندارنیک، کردارنیک و گفتارنیک» به کمک «اهورامزدا» بر سلطان شب نشین «اهریمن شرور» فائق تواند آمدن)

و شاید تولید این مدارهای متناوب در نهاد آدمی به گونه ای در ذات خود به مدارهای دستگاه خداوندگاری بی شباهت نباشند که عقیده دانشمندان براین است که شکل گیری جهان هستی از تلاطم نیروهای جاذبه و دافعه، در میان ابرها و غبارهای گازی در فضا جرقه خورده است. اولین موجودی که در گوشه ای از کهکشانها در چرخه حیات خود تکامل یافته و در علم و دانش، استاد اعلم شده و بر مرگ فائق آمده اکنون مسئول دستگاه خداوندگاری ست. حیات در بطن خود فقط یک گونه میتواند داشته باشد، دریافت سوخت و تولید انرژی سپس صرف انرژی در پویائی هستی، گرچه حیات میتواند در اشکال گوناگون باشد *(۳؛ حیات برروی کره زمین، آب محور است حال تصور حیاتی براساس پرتو [سلولهای نوری] برای موجوداتی که ازآن طریق شکل گرفته [به عنوان مثال الترونیکی صاحب عصب و هوشمند شده اند] و تکامل یافته اند به هیچ وجه دور از ذهن نیست)
 پس همه ما، در مقطعی از تکامل خود بدان سو میرویم، یعنی در ذات خود این استعداد را داریم، اگر چه به خوش اقبالی خداوند نبوده ایم تا اولین باشیم ولی در نهایت نسل تک تک ما در صورت ادامه حیات طی هزاران هزار سال به خدایگانی زمینی تبدیل خواهند شد. *(۴؛ تصور نزول انسان امروزی با هلیکوپتر و تمام تجهیزات تکنولوژیکی بر جمعیتی از انسانهای نیمه تکامل یافته به عنوان مثال در پنج هزار سال پیش و عکس العمل این جمعیت دشوار نیست، به صورت قطع آنها ما را خدایگانی میپندارند که از آسمانها فرود آمده و قدرتی ماورا البشری داریم.
شاید همانگونه که جهان به اعتقاد اکثر دانشمندان بر اثر یک اتفاق ساده شکل گرفته است، خداوند هم همانگونه که در فارسی به معنای خودآفریده یا از خودآفریده شده ترجمه شده است اولین موجودیت، یا مجموعه ای بوده که از خود آفریده شده به تکامل مطلق رسیده و استاد اعلم شده است. برخی دانشمدان معتقدند آنجا جهان هائی موازی با جهانی (آخرین مقاله هاوکینگ: نظریه ای در توضیح جهان های متعدد که ما میشناسیم وجود دارند، کسی به درستی نمیداند چگونه جهان هائی هستند، شاید خداوند بر جهان اول توفق و چیرگی یافته است و سپس دست به کار خلق و آفرینش جهان هستی از نوعی که ما میشناسیم شده باشد. به باور نگارنده قدر مسلم جهان هستی که ما درآن هستیم به دست یک دانای خردمندی بر اساس نظم بنیان گذاشته شده است. 
*(۵؛ علارقم همه پیشرفتها علی الخصوص در زمینه علم فضانوردی ما هنوز محوطه ای به اندازه یک ارزن را در اقیانوسی از فضاهای بی انتها قادریم بکاویم).
خداوند خداوندان اسرار
زهی خورشید در خورشید انوار
ز عشق حسن تو خوبان مه رو
به رقص اندر مثال چرخ دوار
«مولانا»
«بابک، لندن، 01/09/2017»